فهرست مطالب

بلور شناسی و کانی شناسی ایران - سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 33، پاییز 1387)

مجله بلور شناسی و کانی شناسی ایران
سال شانزدهم شماره 3 (پیاپی 33، پاییز 1387)

  • 160 صفحه، بهای روی جلد: 50,000ريال
  • تاریخ انتشار: 1387/09/20
  • تعداد عناوین: 12
|
  • علیرضا مظلومی، محمدحسن کریم پور، ایرج رسا، بهنام رحیمی، منصور وثوقی عابدینی صفحات 363-376
    منطقه کوه زر در بخش مرکزی کمربند ولکانیکی- پلوتونیکی خواف بردسکن واقع در غرب تربت حیدریه در استان خراسان رضوی قرار دارد. پی جویی های گسترده دهه اخیر در کمربند یاد شده موجب شناسایی ذخایر مختلف مس- طلای نوع غنی از اکسید آهن (IOCG) از جمله در کوه زر شده است. انواع توف و گدازه های اسیدی تا حد واسط (ترشیاری زیرین)، در ناحیه گسترش دارند. توده های نفوذی با ترکیب مونزونیت ‍، گرانودیوریت و گرانیت در منطقه رخنمون دارند. کانی سازی به صورت رگه ای، داربستی، و برش های گرمابی در زونهای گسلی در راستای لغزشی درون سنگهای آتشفشانی و نفوذی رخ داده است. میانگین عیار طلا 02/3 گرم در تن و ذخیره سنگ معدن با احتساب عیار کمینه 7/0 گرم در تن، معادل 3 میلیون تن است. عیار مس در زونهای کانی سازی درون توده های نفوذی و پیرامون آن بین 3/0 تا 1/1 درصد است. کانی های اصلی تشکیل دهنده مناطق کانی سازی کوارتز و اسپکیولاریت (بیش از 30 درصد) بوده است ولی، انواع سولفیدها در سطح زمین اندک است. طلا به صورت آزاد و همراه با کوارتز و اسپکیولاریت مشاهده می شود. بر پایه بررسی ایزوتوپهای پایدار اکسیژن() در کوارتز و سیدریت و گوگرد () درکالکوپیریت، بررسی های ژئوشیمیایی و دماسنجی، کانی سازی طلا (± مس) از آبگون ماگمایی که سولفید آن بسیار کم و حالت فرا اکسایش داشته، صورت گرفته است. کانی سازی منطقه کوه زر به لحاظ پاراژنز، دگرسانی و ابعاد در سطح جهانی بی نظیر است. با توجه به عدم وجود نمونه شناخته شده و مشابه در جهان، این کانسار نوعی جدید و متفاوت از کانسارهای مس طلای نوع اکسید آهن ((IOCG محسوب شده، و به نام ذخایر طلای غنی از اکسید آهن (IOG) یا غنی از اسپکیولاریت معرفی و نام گذاری می شود. این کانسار، غنی شدگی غیر عادی طلا و عناصر کمیاب خاکی سبک (LREE)، و تهی شدگی در مس دارد.
    کلیدواژگان: کوه زر، طلا، مس، اسپکیولاریت، کوارتز، اکسید آهن، IOCG، IOG
  • صدیقه تقی پور، محمود خلیلی، موسی نقره ییان، قدرت الله ترابی، محمدعلی مکی زاده، بتول تقی پور صفحات 377-388
    زاگرس بلند، مجموعه های نسبتا در هم ریخته ای از سنگهای آذرین تبخیری به سن کامبرین زیرین به حالت صورت گنبدی برونزد دارد. این مجموعه ها به موازات گسل اصلی زاگرس رخنمون یافته است. بازالت فراوانترین سنگ آذرین مجموعه های یاد شده است. میکروگابرو، میکرودیوریت، آندزیت و تراکیت از دیگر سنگهای آذرین این گنبدها هستند. کلینوپیروکسن سالمترین کانی سنگهای بازیک است که از دگرسانی مصون مانده است، و ساختار منطقه ای و ماکل قطاعی از خود نشان می دهد. بر پایه بررسی های کانی شناسی و کانی شیمی پیروکسن از نوع تیتان-اوژیت و دیوپسید است. بررسی شیمی کلینوپیروکسن و استفاده از نمودارهای تفکیکی ژئوشیمیایی، مبین ماگمای انتقالی قلیایی این مجموعه است. که نشان دهنده رخداد ماگماتیسم در محیط کافت درون قاره ای است.
    کلیدواژگان: ایران، زاگرس بلند، گنبد نمکی، سنگهای آذرین، کلینوپیروکسن، ماگمای انتقالی
  • محمود قاسمی، مرتضی مومن زاده، عبدالمجید یعقوب پور، امیرعباس میرشکرایی صفحات 389-404
    کانسار روی سرب باریت مهدی آباد یکی از کانسارهای معروف سرب و روی در ایران است که در 110 کیلومتری جنوب خاوری یزد، ناحیه ایران مرکزی قرار می گیرد. سنگ میزبان کانسار، سنگهای کربناتی کرتاسه-زیرین، شامل سه سازند سنگستان، تفت، و آبکوه است. سازند سنگستان در قاعده بیشتر از شیل و سیلتستون با میان لایه های آهکی آرنایت تشکیل شده است. این واحد سنگ شناسی با دولومیت و سنگ آهک دولومیتی و آنکریتی سازند تفت پوشیده می شود. سازند آبکوه در بخش بالایی که شامل سنگ آهک چرتی و سنگ آهک رسی همراه با سنگ آهک ریفی توده ای و میان لایه های کنگلومرایی است، روی سازند تفت قرار می گیرد. ساختار ماده معدنی در کانسار مهدی آباد به صورت ناودیس بزرگی با راستای شمالی جنوبی است و به وسیله گسلهای متعددی دستخوش تغییرات فراوانی شده است. از مهم ترین این گسل ها، گسل معمولی تپه سیاه است که احتمالا همزمان و پس از ته نشستی فعال بوده است. اسفالریت، گالن و باریت کانی های معمولی اقتصادی و پیریت و کالکوپیریت، کانی های فرعی در بخش سولفیدی است. کانی های سروزیت (PbCO3)، اسمیت زونیت (ZnCO3)، همی-مورفیت (Zn4(Si2O7)(OH)2.H2O) و هیدروزنسیت (Zn5(CO3)2(OH)6) کانی های اصلی بخش اکسیده کانسارند. شکل توده معدنی در این کانسار لایه ای، و عدسی، و هم شیب با سنگهای میزبان است. همچنین کانی سازی به صورت تمرکزهای متقاطع به صورت پرشدگی شکستگی ها، حفره های کارستی، کلوفرم، افشان، و خوشه انگوری در کانسار قابل مشاهده اند. از نظر کمی نسبت حجم توده های لایه ای و عدسی همساز با سنگهای میزبان به مراتب بیشتر از بخش پرشدگی شگستگی ها و کارست هاست.
    کلیدواژگان: مهدی آباد، کرتاسه زیرین، روی و سرب، ایران، گسل تپه سیاه
  • سید رضا موسوی حرمی، اسدالله محبوبی، عبدالرضا باوی عویدی، حسن امیری بختیاری صفحات 405-414
    بررسی خرده های حفاری نمک از بخش 2 سازند گچساران در چاه شماره 1 میدان نفتی آب تیمور با میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به آنالیزور عنصری نقطه ای (EDX) و نیز آنالیزور پراش پرتو X (XRD)، منجر به شناسایی چگونگی تشکیل هالیت در سه مرحله سیلابی، تراکم، و خشک شدگی در کفه نمکی شده است. در مرحله سیلابی، پیشروی دریا باعث شکل گیری دریاچه ای شور و گسترش انحلال در پوسته های هالیت بستر کفه نمکی به صورت سطوح صاف و حفره ای شده است. مرحله دوم با ادامه تبخیر و نیز انحلال هالیت همراه است. افزایش غلظت شورابه باعث تشکیل بلورهای هالیت خرواری، ورقه ای و قیفی شکل در مرز شورابه هوا شده است. این بلورها سرانجام بر اثر افزایش وزن، در بستر کفه نمکی ته نشین شده اند. در مرحله آخر بر اثر افت سطح آب، کفه نمکی خشک و شرایط خیلی شور در زیر بستر آن حکمفرما شده است. در این مرحله ضمن تشکیل پوسته های هالیت در سطح کفه نمکی، بلورهای هالیت شفاف با اشکالهای مکعبی و تجمعی در درون حفره های انحلالی نیز تشکیل شده اند.
    کلیدواژگان: هالیت قیفی، مکعبی، تجمعی، ورقه ای، سطوح و حفره های انحلالی
  • فرج الله فردوست، حبیب الله قاسمی صفحات 415-424
    کانسار روی و سرب برفکه در 40 کیلومتری شمال غربی شاهرود، در زون زمین ساختی البرز شرقی واقع شده است. سنگهای همبر کانسار شامل سازند شمشک از شیل و ماسه سنگ به سن تریاس بالایی تا لیاس، توفهای سازند کرج و کنگلومرای فجن تشکیل شده اند. واحد سنگ میزبان کانسار، آهک ضخیم لایه حاوی ندول های چرت سازند لار به سن ژوراسیک بالایی است. برخوردگاه سازند لار و سازندهای شمشک، کرج، و فجن گسلی است. ماده معدنی به صورت روزادی و چینه کران و به شکل پرکننده فضای خالی، عدسی ها، و رگه هایی با روند عمومی شمال غربی- جنوب شرقی (N65W)، و شیب عمومی به سمت جنوب غربی تشکیل داده است. از نظر ژنتیکی کانسار برفکه در گروه دره می سی سی پی و نوع غنی از روی قرار می گیرد. بررسی های کانی شناختی و پراش پرتو ایکس (XRD)، حاکی از وجود گالن و سروزیت به عنوان کانی های اصلی سرب و اسمیت زونیت، کالامین و همی مورفیت به عنوان کانی های روی هستند. در بررسی های میکروسکوپیکی و حتی پراش پرتو ایکس، هیچ اثری از اسفالریت مشاهده نشد. مقدار گالن نیز بسیار کم بوده و از حاشیه ها به کانی های کربناته تبدیل شده است. لذا، می توان گفت که کانی های اولیه احتمالا سولفوری (اسفالریت و گالن)، بوده اند، و در نتیجه فرایند اکسایش به کانی های ثانویه تبدیل شده اند. طی بررسی های پراش پرتو ایکس سه کانی نسبتا کمیاب منیزیت آهن دار، منیزیت نیکل دار، و کلسیت منگنز دار برای اولین بار در این کانسار شناسایی شدند.
    کلیدواژگان: کانی شناسی، روی و سرب، برفکه، شاهرود
  • ساناز یاجم، صدرالدین امینی، جلیل قلمقاش صفحات 425-434
    توده نفوذی چاه ترش جزئی کوچک از ماگماتیسم گسترده الیگومیوسن در پهنه ماگمایی ارومیه دختر است. این توده گسترده ترین رخنمون نفوذی وابسته به مجموعه نفوذی جنوب باختری ندوشن است که با قطع واحدهای آتشفشانی ائوسن، رخنمون دارند. توده چاه ترش متشکل از دو فاز نفوذی با بافتهای موزائیکی و دانه ای است که به دلیل تشابه ژئوشیمیایی دو فاز از نظر محتوا، وتغییرات عناصر نادر خاکی بر در نمودارهای عنکبوتی و هارکر، به نظر می رسد که ماگمای مادر آنها یکسان بوده است. پایین تر بودن میزان سیلیس و نسبت Rb/K در فاز دانه ای نسبت به فاز پورفیری همراه با بالا بودن میزان عناصرHFSE مانندTi، Ta، Th، Zr، Y نشان می دهد که فاز دانه ای تفاله ای کم سیلیس، باقیمانده تبلور بخشی مونزوگرانیتهای فاز موزائیکی بوده است. در ماگمای مادر توده چاه ترش، بالا بودن میزانREE و پتاسیم موجب کاهش چشمگیر حل شدن فسفر در آبگون دانه دار شده و جدایش سریع کانی آپاتیت را فراهم کرده است.
    کلیدواژگان: گرانیت، آپاتیت، ارومیه، دختر، ندوشن، ایران
  • علی یارمحمدی، ابراهیم راستاد صفحات 435-442
    گستره معدنی باریکا در دنباله آتشفشانی ته نشستی زیردریائی کرتاسه در پایانه شمال غربی زون سنندج- سیرجان قرار دارد. کانه زائی ماسیوسولفید غنی از طلا در واحد متاریولیت توف ریولیتی این دنباله، رخ داده است. این کانه زائی در اصلی ترین و بزرگترین پهنه برشی منطقه واقع شده است (پهنه برشی باریکا). بنا بر بررسی های ریز پردازشی الکترونی، طلا بیشتر به صورت، الکتروم و نیز درگیر با شبکه دیگر کانی ها از جمله پیریت، گالن، تترائدریت-تنانتیت، بورنونیت بولانژریت و تووینیت وینیت دیده می شود. مهمترین اثر دگرشکلی بر کانه زائی طلا در گستره معدنی باریکا شامل خروج الکتروم غیرقابل رؤیت از درون کانی های طلادار از جمله پیریت، و قرار گیری و تبلور دوباره آن در شکستگی ها و فضای بین بلوری کانی ها، به صورت الکتروم درشت بلور است، به طوریکه اندازه بلورهای الکتروم تا 264 میکرون نیز می رسد. این رفتار الکتروم در طی دگرشکلی می تواند باعث افزایش بازیافت طلا از کانسنگ طلا در نهشته های ماسیوسولفید غنی از طلای دگرشکل شود.
    کلیدواژگان: الکتروم، دگرشکلی، ماسیوسولفید سرشار از طلا، باریکا
  • علی کنعانیان، مریم امین الرعایایی یمینی، جمشید احمدیان صفحات 443-458
    سنگهای آتشفشانی زیردریایی موجود در مجموعه آتشفشانی-ته نشستی تتماج، در 25 کیلومتری جنوب خاوری شهرستان کاشان، دستخوش دگرسانی پروپلیتی نا یکنواخت و گسترده شده اند. بر پایه بررسی های صحرائی، سنگ شناختی و نتایج آنالیزهای XRD، سه زون دگرسان کلریتی-اپیدوتی، اپیدوتی، و هماتیتی در منطقه قابل تشخیص اند. کانی های ثانویه گرمابی در سنگهای آتشفشانی شامل آلبیت، اپیدوت، هماتیت، کلریت، کلسیت و کوارتز است. این کانی ها یا به صورت سودومورف جایگزین فنوکریستهای اولیه پلاژیوکلاز، آمفیبول، و پیروکسن شده اند و یا شکستگی ها و حفره-های گدازه ها را پر کرده اند. ترکیب ایزوتوپهای پایدار کلسیت های گرمابی زون دگرسانی کلریتی-اپیدوتی نشان می دهد که دامنه تغییرات O18δ شاره سازنده آن ها بین ‰2/9- تا ‰3/11- و C13δ آن ها از 02/2- تا 02/6 تغییر می کند. بنابراین شاره عامل دگرسانی به استثنای زون هماتیتی آب دریا است که با نفوذ به درون گدازه های داغ و چرخش شاره-ها در آن ها باعث شستشوی عناصری مانند آهن و منیزیم از گدازه ها و اضافه شدن عناصری مانند سدیم به آن ها شده است. بررسی های زمین- دماسنجی بر روی کلریت های دگرسان نشان می دهد که این کانی ها در دمای بین C ̊240 تا C ̊300 تشکیل شده اند. بر پایه این نتایج و با توجه به گستره دمای پایداری مجموعه کانی های همزیست با کلریت (از قبیل اپیدوت، اکتینولیت، کلسیت و کوارتز)، به نظر می رسد که سنگهای آتشفشانی منطقه تتماج در حد رخساره شیست سبز دگرسان شده اند.
    کلیدواژگان: دگرسانی گرمابی، زمین، دماسنجی، ایزوتوپ پایدار، بازالت، تتماج
  • علی عابدینی، علی اصغر کلاگری، بهزاد حاجی علیلو، احمد جهانگیری صفحات 459-472
    نهشته بوکسیتی پرمو- تریاس شمال خاوری بوکان، به شکل چینه سان در مرز بین سازندهای روته و الیکا گسترش و تکامل یافته و شامل 4 واحد سنگی مجزاء ست. این نهشته تحت تاثیر فرایندهای زمین ساختی و ریخت شناسی قرار گرفته است. بررسی های کانی شناسی و ژئوشیمیایی نشان می دهند که در طی فرایندهای هوازدگی، دو ساز و کار آهن زدایی و آهن زایی نقش بارزی در تشکیل کانی های دیاسپور، بوهمیت، هماتیت، گوتیت، کائولینیت، پیروفیلیت، کلینوکلر، ایلیت، مونت موریلونیت، آناتاز، روتیل، آلبیت، سانیدین، کوارتز، و کلسیت در این نهشته ایفا کرده اند. با توجه به شواهد صحرایی و یافته های کانی شناسی و ژئوشیمیایی، بازالتها (که هنوز بقایایی از آنها در طول برخوردگاه این نهشته با سنگ بستر کربناته موجود است) سنگ مادر این نهشته هستند. الگوی توزیع REE (هنجار شده به کندریت و سنگ مادر بازالتی) همراه با تغییرات ناهنجاری های Eu و Ce و (La/Yb)N، تفکیک HREEها را طی فرایندهای بوکسیتی شدن نشان می دهند. ملاحظات ژئوشیمیایی بیشتر نشان می دهند که تمرکزهای LREEها با کانی های هماتیت، گوتیت، اکسیدهای منگنز، Cerianite و فسفاتهای ثانویه (Rhabdophane، Vitusite، Gorceixite و Monazite)، و تمرکز HREEها با کانی های رسی، روتیل، آناتاز، زیرکن، Euxenite و Fergusonite رخ داده اند. تلفیق نتایج حاصل از بررسی های کانی-شناسی و ژئوشیمیایی پیشنهاد می کنند که علاوه بر فاکتورهایی چون تغییرات pH آبگونهای عامل هوازدگی، پتانسیل یونی، ترکیب شیمیایی سنگ مادر و تثبیت در کانی های مقاوم، فرایندهای جذب سطحی نیز نقش مهمی در غنی شدگی REEها طی لاتریتی شدن متوسط تا شدید در گستره مورد مطالعه ایفا کرده اند.
    کلیدواژگان: بوکسیت، سنگ مادر، ژئوشیمی عناصر REE، آهن زدایی، کانیهای میزبان، شمال خاوری بوکان
  • محمد فاتحی مرجی، امیرحسین کوهساری، امین حسین مرشدی صفحات 473-484
    پیش بینی روابط تبدیلی اکسیدهای منگنزدار و آهن دار که برپایه درصد دیگر کانی های موجود در بی هنجاری های آهن دار است یکی از مراحل مهم کار ژئوشیمی به حساب می آید. در این کار پژوهشی، بی هنجاری های آهن و منگنز مناطق پیرامون چغارت و ناریگان مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور روابط تبدیلی، با تعیین انباشت مقدار اکسید یک عنصر بر حسب میزان انباشت اکسید عناصر مجهول دیگر انجام شد. تا روند تغییرات Fe2O3 و MnO در نمونه های مختلف مورد بررسی قرار گیرند. بنابراین با رسم نمودارهای مختلف، روابط تبدیلی مناسب به دست می آیند. همچنین می توان نوع ژنز (از حیث محیط تشکیل) و چگونگی تشکیل کانی ها و نیز درصد غلظت کانی های اقتصادی موجود را برحسب عمق نمونه برداری مورد بررسی قرار داد. در معدن ناریگان بهترین کانی برای مطالعه شاره های درگیر به علت شفافیت و فراوانی آن از نوع کوارتز است. برای این منطقه، روابط بین شوری نمک طعام و دما مورد بررسی قرار گرفته است. شاره های درگیر بیشتر در دو فاز گاز، آبگون و در برخی از موارد همراه با بلور جامد نیز مشاهده می شود. هر چه فشار وارد بر شاره درگیر بیشتر باشد، اختلاف دمای بین همگن شدن شاره و دمای واقعی به تله افتادن آن بیشتر می شود.
    کلیدواژگان: کانسارهای آهن و منگنز، ژئوشیمی، نمودارهای نسبی، روابط تبدیلی و شاره های درگیر
  • ملیحه شاه زیدی، محسن موید، محسن موذن، جمشید احمدیان صفحات 485-504
    منطقه مورد مطالعه در شمال خاوری اردستان در استان اصفهان واقع شده است و از نظر ساختاری در بخش باختری زون ایران مرکزی قرار دارد. سنگهای آتشفشانی این ناحیه بیشتر از ریولیت، ریوداسیت، داسیت، توف، ایگنمبریت، آندزیت، باناکیت و آندزیت بازالتی تشکیل شده اند. کوارتز، پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار (ارتوز و آلبیت)، آمفیبول، بیوتیت، کلینوپیروکسن و الیوین از تشکیل دهنده های اصلی و آپاتیت، زیرکن و کانی های تیره (مگنتیت) از کانی های فرعی این سنگها محسوب می شوند. بیوتیت، کلینوپیروکسن، پلاژیوکلاز، فلدسپار قلیایی و کلریت در انواع مختلف سنگهای مورد مطالعه، با ریز پردازنده الکترونی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان می دهد که فنوکریستهای فلدسپار طیف ترکیبی گسترده ای را در بر می گیرند که از آندزین لابرادوریت به سمت لابرادوریت بیتونیت در باناکیتها و آندزیتهای بازالتی و الیگوکلاز آندزین و سانیدین در ریولیتها و داسیتها تغییر می کند. کلینوپیروکسن، گستره ترکیبی از دیوپسید تا اوژیت را در باناکیتها و آندزیتهای بازالتی در بر می-گیرد. بیوتیت در سنگهای بررسی شده، ترکیب یکنواختی دارد و در گستره فلوگوپیت (غنی از منیزیم) قرار می گیرد. این نتایج نشان از تشکیل کلینوپیروکسن و بیوتیت از یک ماگمای غنی از منیزیم دارد. همچنین بررسی شیمی کانی سنگهای آتشفشانی کوه دم نشان می دهد که این سنگها از یک ماگمای کالک قلیایی تا شوشونیتی تشکیل شده و احتمالا به ماگماتیزم قوس قاره ای وابسته اند. فشار سنجی کلینوپیروکسن نشان می دهد که این کانی از یک ماگمای آبدار در فشار 5 کیلوبار متبلور شده است. بر پایه بررسی های زمین دماسنجی، گستره دمایی در زمان تبلور سنگهای اسیدی در حدود 720 تا 800 درجه سانتی گراد و در زمان تبلور سنگهای بازیک در حدود 1170 درجه سانتی گراد برآورد شده است. بررسی های ژئوشیمیایی دو مرحله را در شکل گیری ماگمای کوه دم مشخص کرده است: مرحله نخست با تشکیل کلینوپیروکسن و فلوگوپیت در یک حجره ماگمایی مشخص می شود، و در مرحله دوم خمیره سنگ همراه با سانیدین، مگنتیت، و آپاتیت از ماگمای باقیمانده هنگام فوران ماگما و پس از آن به سرعت متبلور شده است.
    کلیدواژگان: کوه دم، دما، فشار سنجی، ماگمای غنی از منیزیم، کالک قلیایی، شوشونیتی، ماگماتیزم قوس
  • لیلا یوسفی سورانی، محمدرضا حیدریان شهری، محمدحسن کریم پور صفحات 505-516
    منطقه مورد بررسی در 92 کیلومتری جنوب خاوری تربت حیدریه و 12 کیلومتری شمال آبادی شهرک در کمربند آتشفشانی ژرف خاستگاه خواف- درونه واقع شده است. کانی سازی در زون های گسلی که سنگ های ژرف خاستگاه حدواسط را قطع کرده اند، تشکیل شده است. دگرسانی پروپلیتیک گسترده است و مهمترین نوع خود را در منطقه تشکیل می دهد. مگنتیت و اسپیکولاریت با تغییرات در میزان فراوانی، بخش مهم زونهای کانی سازی را تشکیل می دهند. کانی های اولیه دیگر عبارتند از: کوارتز، کلسیت، پیریت، کالکوپیریت، و کلریت. تجزیه چند نمونه از زون-های کانی سازی میزان فراوانی مس تا ppm 2000 و طلا تا ppb 44 تعیین شد. بررسی های میکرو دماسنجی شاره های درگیر موجود در کوارتز، دمای بین 160 تا بیش از 430 درجه سانتیگراد و شوری بین 19 تا 31 درصد بر حسب نمک طعام تعیین شدند. رگه های کوارتز- کالکوپیریت دمایی در گستره 167-203 درجه سانتیگراد و شوری نسبتا بالای آبگون را نشان داد. نزدیکترین سیستم ترکیبی برای شاره های درگیر سیستم سه تایی CaCl2 – NaCl – H2O تعیین شد. با توجه به فراوانی مگنتیت و پذیرفتاری مغناطیسی بالا در کانی سازی، و مغناطیس سنجی زمینی انجام شده که منجر به شناسایی مناطق کانی سازی پوشیده شده است.
    کلیدواژگان: مگنتیت، اسپیکولاریت، شاره های درگیر، پذیرفتاری مغناطیسی، بی هنجاری مغناطیسی، شهرک
|
  • A.R. Mazloumi, M.H. Karimpour, I. Rassa, B. Rahimi, M. Vosoughi Abedini Pages 363-376
    Kuh – e- Zar gold deposit located in central part of Khaf – Bardaskan volcano-platonic belt and about 40 km west of Torbat-e-Heydariyeh area in Khorassan-e-Razavi province. The extensive exploration of the last decade done in the above belt has been caused the exploration of several Iron oxide copper – gold deposits, such as Kuh-e-Zar deposit. Several types of Tuff and Acide to intermediate lavas (lover tertiary) are widespread all over in the area. Mineralization appeared in different type such as vein, stockwork and Hydrothermal breccia in strike sleep fault zone which are hidden inside volcano plutonic rocks.The average gold grade is between 3.02 ppm and ore reserve is estimated more than 3 million tons (cut off grade = 0.7 ppm). The copper grade in mineralized zone located in intrusive bodies between 0.3 to 1.1 %. The main mineralized zones are Quartz and specularite (more than 30%). However, the various types of sulfides are very rare on surface. Pure gold can be observed together with Quartz and Specularits. Based on consideration of oxygen stable isotope () in Quartz and siderite as well as sulfur () in chalcopyrite, geochemical investigation and micro thermometric study has caused the gold mineralization through magmatic fluid with low sulfide content and high oxidation state. It is clear that the kuh-e-zar mineralization in case of paragenesis, alteration and dimension has been the only case all over the world. Regarding the lack of recognized and similar sample in the world, this deposit is a new and different variety of Iron Oxide Cu-Au (IOCG) deposit. It is introduced and named as Iron Oxide Gold deposit (IOG) or Specularite rich Gold deposits. This deposit has unusual richness in gold and LREE and is poor in copper.
  • S. Taghipour, M. Khalili, M. Noghrehyan, Gh. Toraby, M. A. Mackizadeh, B. Taghipour Pages 377-388
    Several igneous-evaporitic rocks complexes, belonging to Lower Cambrian, are exposed in High Zagros. These rocks exposed parallel to the Zagros main thrust as diapir-shaped bodies. Basaltic rocks are the most common rocks but microgabbro, microdiorite, andesite and trachyte are the rocks of this complex. The studied clinopyroxenes are usually fresh mafic mineral in these rocks and display sector zoning features. On the base of mineralogy and mineral chemistry, the pyroxenes are in the range of titan-augite to diopside composition. The geochemical study of the clinopyroxene as well as the discrimination diagrams were used in this study, point to the transitional to alkaline nature of magmatism which occurredv in a within continental plate rift environment.
  • M. Ghasemi, M. Momenzadeh, A. Yaghubpur, A.A. Mirshokraei Pages 389-404
    Mehdiabad Zn-Pb-Ba deposit is located 110km south-east of Yazd, in the Central Iran structural zone. The stratigraphic succession consists of three sedimentary formations of lower Creataceous age. The Sangestan formation,i.e, the lowest unit of shale and siltstone with calcarenitic interbeded layers. This unit is overlain by ankeritic massive dolomite and dolomitic limestone of Taft formation. The Abkouh formation at the top is composed of cherty or clayey limestone with conglomeretic intercalation, lenses of massive reef limestone and calcareous shale. The structure of orebody shows a half-graben with a vast N-S synform being complicated by the presence of polyphase faults. The main normal fault is Tappeh Siah fault, suggested to have been active during and after the period of sedimentation. Major economic minerals are sphalerite, galena and barite with minor pyrite, chalchopyrite in sulfide zone. Oxide ores contain smithzonite, hydrozincite, hemimorphite and cerussite. Mineralization occurs in stratiform-lenticular orebodies and concordant with host rocks. Also orebodies showing laminated, disseminated, open space filling, karst filling, colloform and botryoidal textures.
  • R. Moussavi-Harami, A. Mahboubi, A. Bavi Ovidie, H. Amiri-Bakhtiar Pages 405-414
    Cutting samples from evaporite deposits of Member Two of Gachsaran Formation in well #1 at Ab-Teymure Oil Field have been studied by petrographic microscope, SEM with EDX attachment and XRD to identify the halite crystal shapes. This study led to recognition of three stages, including flooding, concentration and desiccation, for the formation of halite in salt pan. In the flooding stage, the flooding water dissolves the saline crust in the floor of salt pan, which are flat and vuggy. At the second stage, dissolution of halite and evaporation continued. As the concentration of brine increased, rafts, plates and hopper shapes of halite crystals form at the air-brine interface. Finally, these crystals precipitated to the bottom of the salt pan as the weight of crystals increased. At the last stage, salt pan was dried and hyper saline condition was dominated below the surface during lowstand. During this stage, halite crust formed on the surface of salt pan and clear crystals of halite in cubic and cumulative form may have been precipitated in vuggy pores that formed during dissolution of salt.
  • F. Fardoost, H. Ghasemi Pages 415-424
    The Barfakeh lead and zinc ore deposit is located 40km NW of Shahrood in the East Alborz techtonic zone. The rocks adjacent to this ore deposit include the Shemshak formation, which consists of shale and sandstone with the age in the upper Terias to Lias range, tuffs of the Karaj formation, and Conglomerates of the Fajan formation. The host rock of the ore deposit is the massive limestone of Lar formation with the age of upper Jurassic. The ore deposit, as epigenetic and stratabound and open-space filling, has formed lens and veins with general trend of NW-SE and general dip direction of SW. The Barfakeh ore deposit belongs to the Mississipi-Valley type deposit from the zn rich type. Mineralography and X-Ray diffraction studies reveal that Galena and Cerusite are the major minerals for lead, and Smithsonite and hemimorphite are the major zinc minerals. Sphalerite was not detected in microscopic and even X-Ray diffraction studies. The amount of Galena is also low and in its margins it has been replaced by carbonate minerals. It may be argued that the primary minerals of the Barfakeh ore deposit were presumably sulfide minerals, i.e. Sphalerite and Galena, which have been altered by secondary minerals. Furthermore, based on X-Ray diffraction studies, rare minerals including Magnesite ferroan, Magnesite nickeloan, and Calcite manganoan were recognized.
  • S. Yajam, S. Amini, J. Ghalamghash Pages 425-434
    Chah Torsh intrusive body in S-W of Nadushan is a small part of extensive magmatism of Oligo-Miocene age in Urumieh-Dokhtar magmatic belt. This is the largest intrusive mass of SW of Nadushan complex which are all outcropped as masses cut through Eocene volcanics. The Chah Torsh intrusion consists of two phases with porphyry and granular textures. Geochemical properties of two phases on the basis of trace elements contents and variations on Harker and spider diagrams indicate that they can be comagmatic. Lower ratio of Rb/K and silicate amount in granular phase in comparison to porphyry phase with higher amounts of HFSE such as Y, Zr, Th, Ta and Ti showing that the granular phase is a poor silica residual resulted from fractional crystallization of monzogranitic porphyric phase. High amounts of REE in Chah Torsh parent magma from one hand and high K content on the other hand resulted in decreasing P solubility in granodioritic melt causing apatite fractionation.
  • Ali Yarmohammadi, Ebrahim Rastd Pages 435-442
    Barika gold mineralization occurred in a Cretaceous metavolcano-sedimentary sequence at northwestern Sanandaj-Sirjan zone. Gold-rich volcanogenic massive sulfide mineralization occurred in a rhyolite to rhyolitic tuff unit which is completely in Barika shear zone. Based on electron microprobe studies, gold is observed to form electrum mostly, and in lattice of other minerals, such as pyrite, galena, tetrahedrite- tenantite, bournonite- boulangerite, twinte- vinnite. The main effect of deformation on the gold mineralization is migration of submicroscopic gold to cracks and crystal defects in minerals to form electrum under low to moderate strain and release of electrum from fractured mineral under higher strain. This behavior of gold can increase recovery of gold in Au-bearing ore deposits (Huston et al., 1992).
  • A. Kananian, M. Aminoroayaei Yaminei, J. Ahmadian Pages 443-458
    The submarine volcanic rocks of Totmaj volcano-sedimentary sequence, located at 25 Km southeast of Kashan city, have suffered extensive non-uniform propylitization. Based on field and petrographical studies, the volcanic rocks can be classified into three alteration zones: chlorite-epidote zone, epidote zone and hematite zone. The secondary hydrothermal minerals formed in the volcanic rocks include epidote-chlorite, calcite and hematite. These minerals have pseudomorphly replaced the primary phenocrysts (e.g. plagioclase, amphibole, and pyroxene) or have filled veins and vesicles. Stable carbon and oxygen isotope analysis of the hydrothermal calcite indicate that the δ18O and δ13C values range from -9.2 to -11.3 and -2.02 to -6.02 per mil respectively. Thus, seawater has been a source for hydrothermal fluid which by circulation into the hot submarine lavas, caused to leaching of some elements such as Fe and Mg from the altered rocks with the exception of epidote-chlorite zone. Also, the seawater circulation leads to an increase in Na ratio in the rocks. Geothermometrical studies on hydrothermal chlorite showed that these minerals have formed at a temperature between 240 to 300˚C. Furthermore, the ranges of temperature stability of coexisting secondary minerals in the volcanic rocks are compatible with those of the green schist facies.
  • A. Abedini, A. A. Calagari, B. Hadjalilu, A. Jahangiri Pages 459-472
    Bauxite deposit of Permo-Triassic age in northeast of Bukan was developed stratiformly along the boundary between Ruteh and Elika formations, and includes four distinct rock units. This deposit was affected by tectonic and morphological processes. Mineralogical and geochemical investigations showed that during weathering processes, two mechanisms of ferrugenization and deferrugenization played crucial role in formation of minerals such as diaspore, boehmite, hematite, goethite, kaolinite, pyrophyllite, clinochlore, illite, montmorillonite, anatase, rutile, albite, sanidine, quartz, and calcite in this deposit. By taking notice of field evidence and of mineralogical and geochemical data, the basalts (whose remnants are still present along the contact of this deposit with carbonate bedrock) are the potential parent rock of this deposit. The distribution pattern of REEs (normalized to chondrite and basaltic parent rock) along with anomaly variations of Eu, Ce, and (La/Yb)N indicates differentiation of LREEs from HREEs during bauxitization processes. Further geochemical considerations indicate that the concentrations of LREEs were occurred by hematite, goethite, manganese oxides, cerianite, and secondary phosphates (rhabdophane, vitusite, gorceixite, monazite) and of HREEs by clay minerals, rutile, anatase, zircon, euxenite, and fergusonite. Incorporation of the results obtained from mineralogical and geochemical investigations suggests that in addition to factors such as pH of weathering solutions, ionic potential, composition of the parent rock, and fixation by residual minerals, adsorption processes also played crucial role in enrichment of REEs during moderate to intense lateritization in the study area.
  • M. Fatehi Marji, A. H. Kohsary, A. Hossein Morshedi Pages 473-484
    Prediction of the transformation relations for minerals such as Iron and manganese bearing oxides are based on the percentage of other minerals were deposited in the iron bearing anomalies constitute one of the main aspects of geochemistry. In this article, the iron and manganese anomalies of Choghart and Narigan districts are considered. Transformation relations are obtained based on computation of the amount of an oxide with respect to another unknown oxide. The variation trends of Fe2O3 and MnO in different samples are considered too. Several diagrams are drawn and based on them, the transformation relations are obtained by chemical analysis of minerals occur in the deposit. The genesis (based on formation environment), the way of formation of rocks and the economical percentage of the mineral deposits with respect to the depth of sampling can also be determined. In Narigan mine, one of the best mineral that can be used for the study of fluid inclusion is quartz (because of its transparency, abundance and co-genetic with the ore minerals). For this region, the relation between the equivalent salinity of salt and temperature are studied. Fluid inclusion generally appears in the two gas and liquid phases (and sometimes solid inclusions). As the pressure on the fluid inclusion is increased the temperature difference between homogenization temperature and its trapping temperature increases.
  • M. Shahzeydi, M. Moayyed, M. Moazzen, J. Ahmadian Pages 485-504
    The studied area is located in the north-east of Ardestan in Isfahan province. In Iran’s geological classification it lies in the central Iran zone. The volcanic rocks of the Kuh-e Dom area are predominantly rhyolite, rhyodacite, dacite, tuff, ignimbrite, andesite, banakite and basaltic-andesite. The major rock–forming minerals are quartz, plagioclase, alkali feldspar (orthoclase, albite), amphibole, biotite, clinopyroxene and olivine. Apatite, zircon and opaque minerals are common accessory minerals. Biotite, clinopyroxene, plagioclase, alkali feldspar and chlorite in various rock samples were chosen for electron microprobe analysis. The results suggest that feldspar phenocrysts show a large compositional range from andesine-labradorite to labradorite-bytonite in banakite and basaltic-andesite and oligoclase-andesine and sanidine in rhyolite and dacite. Clinopyroxene phenocrysts show a compositional range diopside to augite in banakite and basaltic andesite. Phenocryst of biotite in the studied rocks is essentially of similar composition, and they are phlogopite (Mg-rich). This observation suggests that clinopyroxene and phlogopite formed from a Mg-rich magma. Also mineral chemistry of volcanic rocks of Kuh-e Dom indicates that these rocks were generated from calc-alkaline to shoshonitic magma and are related to continental arc orogenic magmatism. Barometery of pyroxene indicates that this mineral formed from a water rich magma in pressure of 5 kbar. On the basis of geothermometery studies, crystallization temperature has estimated to be 720-800 °C for acidic rocks and 1170 °C for basic rocks. The geochemical investigations show two stages in Kuh-e Dom magma evolution: Stage I is represented by clinopyroxene and phlogopite formation in a magma chamber. Stage II of magma evolution is represented by crystallization of matrix during and after magma eruption. Probably sanidine with small amounts of apatite and magnetite crystallized from the quenched magma at this stage.
  • L. Yousefi, M.R. Haidarian Shahri, M.H. Karimpour Pages 505-516
    The study area is located 92 Km south-east of Torbat-e-Heydariyeh and 12 Km to the north of Shahrak village in Khaf-Dorouneh volcanic-plutonic belt. Mineralization was formed in fault zones where they cross the intermediate plutonic rocks. Propylitic alteration is widespread and is the dominant type in the area. Magnetite and Specularite with variation in the amount form major portion of mineralization zones. Other primary minerals are Quartz, Calcite, Pyrite, Chalcopyrite and Chlorite. Analysis of a few samples of mineralization for Au, Cu, Pb and Zn elements using the A.A.S method. The amount of copper is 0.2 percent and gold 44 ppb. Microthermometry study of fluid inclusions in Quartz indicated temperature ranges from 160˚C to more than 430˚C and relatively high salinity for mineralization zones. Thermometry study of fluid inclusions in Quartz-Chalcopyrite veins showed Temperatures between 160˚C - 203˚C and relatively high salinity for the solution. Minimum and maximum salinity that obtained were equal to 19 and 31 percent respectively in terms of NaCl. The closest compound system for fluid inclusions was determined H2O-NaCl-CaCl2 triple system. Considering high amount of magnetite and high value of magnetic susceptibility in mineralization, ground magnetic survey was carried out which resulted to the delineation of areas of covered mineralization. Interpretation of magnetic anomalies in profiles, was indicative of the continuation of surface mineralization and increase of magnetite with depth.